تداوم زورگويي تفنگداران پايان حاکميت ملي خواهد بود
اسکاری اسکاری

جنگ سالار اصطلاحي است كه آمريكا در مورد آن دسته از فرماندهان محلي به كار مي برد كه ازميل سلاح ميخواهند زند گي نمايند. هنگامي آمريكا تصميم گرفت عليه طالبان وارد جنگ شود به تجهيز و تقويت آنهامبادرت ورزيد. تفنگداران جنگ سالار بقاونفع خویش را درایجاد انار شيزم وبرهم خوردگی وضع اجتماعی دیده، از همین جهت پیوسته درصدد  بی ثبات نگهداشتن ا وضاع تلاش هاي مذبوهانه مينمايد و سود خویش را فقط وفقط درحنگ وتفنگ مي بينند آ نها به منظوراغوا وسرکوب مردم، درتمام عرصه ها دست به اقدامات خائنانه و ماجراجويانه میزنند. دولت پروسه بنا م جمع آوري سلاح را روي د ست گرفت که ميليون ها دالررا به بادفنا داد، ولي درظاهرارقام هاي ارايه مي گردد که اميد واري هاي کاذبي را به مرد م نويد ميدهد .

 

 اما کشتن ، بستن ، بردن ، اختطا ف ، زورگويي ، قاچاق وحشت ، بربريت ، جنگ هاي ذات البيني و مرد م آزاري با گذ شت هرروزوسعت بي سا بقه پيدا مي نما يد . گزارش هايي در دست است که افراد ملبس به يونيفورم پوليس، در اخلال امنيت شهر نقش داشته اند، با اينکه از سوي مقامات دولتي اعلام شده که اين افراد از چوکات اداره پوليس خارج بوده اند و تنها از يونيفورم استفاده کرده اند، اما اين موضوع به قوت خود باقيست که با نبود زير ساخت اقتصادي افزايش بيکاري سبب اخلال در امنيت اجتماعي مي شود.

 

اين موضوع سبب پديد آمدن نوعي کانگستريزم شهري گرديده است . بيش‌ از سه سال‌ است‌ كه‌ امريكا و متحد ين‌ درافغانستان‌ حضوردارند اما هنوز هيچ‌ نشاني‌ از ثبات‌ و صلح‌ و امنيت‌ در كشور سراغ‌ نداريم ، زيرا پس‌ از سقوط‌ طالبان‌ ، بايد بدون درنگ به جمع آوري اسلحه ا قدا م ميگرديد نه تنها اقدامي نشد بلکه دست‌ تفنگدارا ن ‌ در نقض‌ حقوق‌ بشر، حقوق‌ زنان‌، دامن‌ زدن‌ اختلافات‌ قومي‌ و مذهبي‌، چور و چپاول‌ با زگذاشته شد . حال‌ نه تنها بر مردم‌ ما بلكه‌ بر اكثر مردم‌ دنيا آشكار گشته‌ است‌ كه‌ با وصف‌ حضور نيروهاي‌ آيساف‌ وادعاهاي‌ بلند بالاي‌  كرزي‌، هنوز هم‌ افغانستان‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از مراكز فجايع‌ حقوق‌ بشر باقي‌ مانده‌ است:

 

 ادامه‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌، حوادث‌ بيشمار تجاوز، تهد يد و ازدواج‌ اجباري‌ توسط‌ افراد مسلح‌ ‌، افزايش‌ بي‌سابقه‌ خود كشي‌ و خو د سوزي‌ زنان‌، تهديد فاميل‌ها تا د ختران‌ خود را به‌ مكتب‌ نفرستند، سوزاند ن‌ مكاتب‌ دخترانه‌، احساس‌ ناامني‌ زنان‌ در كار بيرون‌ از خانه‌، ممنوعيت‌ ظاهر شدن‌ آواز خوانان‌ زن‌ در راديو و تلويزيون‌، افزايش‌ زنان‌ و بيوه‌هايي‌ كه‌ چاره‌اي‌ جز گدايي‌ و روي‌ آوردن‌ به‌ فحشا ندارند و...

 

هم اكنون دهها هزار ميل سلاح نزد گروپ هاي مسلح وجود دارد كه عامل نا امني در كل كشور هستند. اگر سلاح جمع اوري شده باشد، پس اينهمه زورگويي، درگيري، قتل و جنايت چگونه اتفاق مي‌افتند. همين حالا تنظيم هاي حزب گلبدين، جمعيت رباني، شوراي نظار، اتحاد سياف ، وحدت اكبري، وحدت خليلي، حركت هاي اسلامي و ... كاملاً مسلح بوده، واليان و قوماندانان امنيه تنظيمي هر يك دهها ميل سلاح در اختيار دارند. سرگروپ ها و بعضي از فرماندهان و مسوولان اين تنظيم ها در دولت نيز شركت داشته ولي سلاحكوت هاي خود را حفظ كرده اند.

 

اخيرآمسئولين دي.دي.آرگفتند:١٢٥٠٠٠ نفرمسلح در ١٨٠٠ گروپ، سلاح بد ست دارند. اين ارقام نشان ميدهد كه پروسه ملكي سازي، خلاف فيصله هاي بن چقدر ناقص و بطي به پيش رفته است.  موجوديت اين مقدار سلاح به شانه جنگسالاران، مشروعيت دولت و پارلمان را بشدت زير سوال مي برد زيرا ناممكن است اين گروه ها به نفع افراد و تنظيم هاي خود اعمال نفوذ نكرده باشند. آيا مردم ما ميتوانند احساس آرامش كنند، در صورتيكه مجموعه افراد مسلح در اردو و پوليس ملي به نصف تعداد سلاح داران (جنگسالاران) باشد.

 

برنامه دی‌‌.‌دی‌.‌آر با هدف انحلال قطعات و گروپ‌های مسلح غیرقانونی و جمع‌آوری سلاح از دست افراد غیر مسؤول از دو سال پیش بدینسوآغاز شده، با هزینه مالی جاپان صورت گرفته است،‌ گفته می شود كه این كشور تا كنون حدود یك ملیارد دالر برای تطبیق این برنامه پرداخته است، اما علی‌رغم پیشرفت‌های قابل ملاحظه در زمینه جمع‌آوری اسلحه هنوز هم تشویش‌های زیادی وجود دارد كه گروپ‌های مسلح و افراد زیاد از دید مسؤولان برنامه جمع‌آوری سلاح پنهان مانده‌اند و اسلحه ‌فراوانی همچنان در گوشه و كنار كشور پراكنده است، ‌برنامه خلع سلاح به معنای انحلال گروپ‌های مسلح غیرقانونی و جمع‌آوری سلاح از دست افراد غیر مسؤول كه ازآغازحيات حکومت کرزي آغازآن شده وتااکنون ادامه دارد ولي بصورت جدي نتوانست کاري را انجام بدهد.  

 

چالش عمده در این راه، وضعیت نامطمئن كشوراست كه احتمالاً باعث تردد كسانی شود كه نسبت به آینده و روند ثبات در كشور بی اعتمادند، و یا آنهایی كه به خاطر رقابت های تنظیمی و همچشمی‌های محلی با یكدیگر در خصومت به سر میبرند، ‌اگر چه دولت ، برنامه‌هایی را برای این موضوعات در نظر گرفته و از جمله حمل سلاح با كسب جواز قانونی از وزارت داخله توسط افرادی كه نسبت به امنیت جانی و شخصی خود بیم دارند، مجاز دانسته است. اما تردیدی نیست كه تنها راه فایق آمدن بر همه تشویش ها و تسریع پروسه جمع آوری سلاح، افزایش و گسترش روحیه اعتماد ملی در میان مردم از یكسو و تقویت نهادهای مجری قانون در كشور از سوی دیگر است، دولت باید به افزایش قدرت نهادهای اداری و اجرایی و مؤثریت بیشتر خود بپردازد و فضایی ایجاد كند كه همه افراد كشور خود را در سایه قانون و تحت لوای حمایت دولت به طور مساویانه احساس كنند.  برنامه دایاگ كه در ابعاد رسانه‌ای و تبلیغی با مشاركت گسترده رسانه‌های ملی و ایجاد یك موج تبلیغاتی قوی برای تشریح فواید جمع‌آوری سلاح و ضررها و زیانهای نگهداری آن جریان دارد، باید به گونه بهتری سازماندهی و هدایت و از اشكال و گونه‌های مختلف بیانی و اطلاع رسانی كه مؤثریت بیشتر در انتقال پیام را داشته باشند كار گرفته شود كه خودش البته نیازمند صرف هزینه گزافی است.

 

دولت تلا ش خواهد كرد تا در كنفرانس توكیو ضمن تشریح د ستاوردهای كمك جاپان در زمینه خلع سلاح، ضرورتها و نیازمندی‌های آتی را نیز گوشزد و تأكید كند كه برای ایجاد یك جامعه سالم و عاری از تهدید و خشونت، تنها جمع‌آوری سلاح از دست افراد و گروپ‌ها كافی نیست، بلكه باید تلاش شود تا فرهنگ خشونت در افغانستان دگرگون گردد و مایه‌های زهرآلود نفرت و دشمنی كه در نهاد جامعه و بافت ذهنی و روانی شهروندان كشور ترسب كرده است، ریشه ‌كن گردد.

 

در گزارش ديده بان حقوق بشر سازمان ملل متحد که پيش از انتخابات رياست جمهورى منتشر شد، اعلام شده است که مردم افغانستان در اکثر مواقع اظهارداشته اند که آنان بيش از طالبان از رهبران فرقه‌اى محلى و فرماندهان نظامى بيم دارند.  براساس اين گزارش ، اقدام که براى خلع سلاح ده ها هزار شبه نظامى غيردولتى در افغانستان صورت گرفت حدود ۲۱ هزار خلع سلاح شدند اما هنوز بيش از۶۰ هزار سلاحدار وجود دارد درحاليکه شمار نيروهاى اردوي  ملى فقط۱۶ هزار نفر است.


اين سلاحداران ازسران تنظيمي  خويش دستور مىگيرند وبه هدايت دولت عمل نمي نمايند.
اين ارتباطها موجب مى‌شود تا جنگ سالاران بتوانند قوانين خودشان را درمورد غير نظاميان و مسوولان دولتى به عمل آورند که به ضرر افغان ها است.
 پس از جنگ داخلى سال۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ ميلادى در افغانستان ، جنگ سالاران توسط رژيم بنيادگراى طالبان بيرون رانده شدند و ۵ سال بعد آنان به آمريکا کمک کردند تا رژيم طالبان را سرنگون کنند و درعوض ، پست هاى معتبرى در وزارت دفاع ، وزارت امورخارجه و وزارت داخله ورا بعنوان پاداش در دولت داشته باشند.

 

بعد از حوادث 11 سپتامبر، سقوط طالبان كشت خشخاش و توليد مواد مخدر شتاب فزاينده اى به خود گرفته و متأسفانه تحرك سريع باندهاى مافيايى، وضعيت نابسامان اقتصادى، بازگشت مهاجرين و مهمتر از همه فقدان حاكميت با ثبات و مقتدر ، بر دامنه اين تهديد افزود ه است.  دردولت کرزي روز بروز بر تعداد جرم وجنايت افزود ميگردد. چرا جرم و جنايت صد برابرشد ؟ در روز روشن غارت مسلحانه , قاچاق احجار قيمتي , كودك ربايي , اختطاف كارمندان بين المللي , ترورهاي سياسي , غارت كمك هاي بازسازي , رشد عقايد منفور بنيادگرايي, زنداني ساختن زنان و رشد فعاليتهاي روز افزون مامورين مخفي همسايگان , رشد توليد و قاچاق مواد مخدر همه وهمه قصه ي است ا زفشارروزافزون تفنگ وتفنگداران غيرمسوول درکشور.

 

اينها همه نتيحه آ نست كه همگي نزد يك ديگر خويش دهان پراب اند كسي از كس نميترسد واطاعت هم نميكنند و جنايت كار قبل از همه حق الحساب را اماده ساخته واسطه خودرا خبردار ساخته با خاطر جمع اقدام عملي ميكند . حتي زنان را به حكم خود سنگسار ميكنند وخود بدون ترس وبيم ا زقانون وبازخواست مي کوشد تا چند بلند منزل ديگر اعمار نمايند وتجارت خودرا وسعت ببخشند بلا به پس اينقدر گرسنه ويتيم وبيوه وبيكار. كيست مسول اين همه جفا و جنايات . چرا ريس دولت بخاطراشک وآهي مردم بي گناه وبي د فاع کشورپروسه خلع سلاح راشدت وحاکميت ننگين تفنگداران پايان نميد هد ؟.  ريس جمهورمطمين باشد که تداوم حاکميت جنگ سالاران ختم دولت وي خواهد بود .

 

شبکه اطلاع رساني افغانستان طي يادداشت تحليلي مينويسد:  طي سه روز گذشته حدودا پانزده انفجار در كابل بوقوع پيوست. اين انفجارها زماني شدت گرفت كه وزير داخله پاكستان از هماهنگي هاي جديد نيروهاي مخالفين دولت افغانستان خبر داد. اين مطلب بدين معني است كه يك هماهنگي بين نيروهاي مخالف دولت افغانستان بشمول طالبان و برخي از سران اپوزوسيون با كمك وزير داخله پاكستان صورت گرفته است. هرچند طالبان مسوليت انفجارات اخير كابل را برعهده گرفته اند اما كارشناسان بر اين عقيده اند كه روش فشار بر دولت مانند روش هاي قبلي جبهه متحد در زمان حكومت داكتر نجيب الله است.

 

 بطور ضمني ابراز مي شود كه جبهه متحد قبلي يا برخي از سران اپوزوسيون فعلي در انفجارات سه روز گذشته كابل دست داشته باشند. اين موضوع را برخي از مقامات دولتي مي دانند اما نمي خواهند بروي خودشان آورده مساله را از ايني كه هست بد تر كنند. همه ما مي دانيم كه طالبان به آن سرحد قدرت نيستند كه بتوانند در فاصله 72 ساعت حدود پانزده بمب را در كابل برنامه ريزي ، هدايت و منفجر سازند. در اين ميان اگر دقت شود انگشت اتهام به سمت نيروهاي جبهه متحد بيشتر است تا طالبان. اما هيچ كسي تمايل ندارد بصورت علني به اين مساله بپردازد. در اين چند روزه سران جببه متحد سكوت كرده از اين انفجارات زياد هم ناراضي بنظر نمي رسند.

 

اما بايد مواظب باشند كه بيشتر از اين به نفع هيچكس نيست و اولين كساني كه در اين ميان ضرر مي كنند مردم و سپس همين سران اپوزوسيون فعلي خواهند بود. ميدانيم كه خارجي ها در افغانستان نا امن ، بيشتر به مقاصد و نيات شان مي رسند تا افغانستاني آرام كه باعث عكس العمل ها براي خروج آنان باشد. ظاهر قضيه بدينصورت است كه هرچند نا آرامي شدت يابد نياز به حضور نيروهاي خارجي بيشتر احساس مي شود اما اين واقعيت موضوع نيست. ما بر اين اعتقاديم كه حضور خارجي ها بيشتر باعث نا امني است. سران كشورهاي خارجي به مسولين دولتي ما تلقين كرده اند كه آنان بدون حضور نيروهاي خارجي حتي براي چند رو زهم در افغانستان دوام نخواهند آورد. حالا اين سوال پيش مي آيد كه آيا شما با تمام اكمالات خارجي ها از حكومت بدون پشتوانه داكتر نجيب الله هم ضعيف تر هستيد؟

 

ضرار مقبل وزير داخله ميگويد:  بخشي از نتايج تحقيقات بد ست آمده درباره عوامل حادثه هشتم جوزاي كابل را توضيح داد . وزير داخله گفت؛ از جمله 185 نفر كه در اين رابطه دستگير شده بود 133 نفر شان مجرم شناخته شده و مابقي رها شده اند و همچنان 41 نفر ديگر ، براساس اطلاعاتي كه مجرمان افشاء نموده متهم هستند، متواري است كه نيروهاي امنيتي در تعقيب آنان مي باشد.


وي افزود؛ در روز هشتم جوزا شورشگران 33 غرفه پوليس، هفت عراده موتر شخصي، يك آمبولانس، يك منزل شخصي، يك باب گست هاوس و د كان چنايي را به آتش كشيده است. همچنان بيست عراده موتر شخصي، قسمت هايي از هوتل كابل، دفتر تلويزيون آريانا، سينماي خيرخانه، نمايند گي پشتني بانك در خيرخانه و هشت باب مهمانخانه خارجي خساره وارد كرده است .  مقبل اظهار داشت كه در اين حادثه 17 نفر كه 9 تن آنها در اصل حادثه ترافيكي جان باخته و 194 تن نيز جراحت برداشته بودند.


وزير داخله بار د يگر گفت كه در پشت حادثه هشت جوزا د ست هايي قرار داشت، اما از افشاي اين دست ها خود داري نمود و گفت كه هنوز زود است، در اين رابطه اظهار نظر كرد و بايد منتظر نتايج تحقيقات بود. پيش از اين گزارش هايي متعددي از د ست داشتن برخي از منابع از جناح هاي سياسي و حتي براساس گفته هاي رئيس مشرانوجرگه شماري از اعضاي ولسي جرگه در اين قضيه انتشار يافته بود .  وي هد ف شورشگران را ناامن نشان دادن كشور و چور و چپاول اموال عمومي و خصوصي مردم اعلام كرد.
 

 

 

 


July 16th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات